باز هم عقربه ساعت 2:30 دقیقه هکر نست را نشان می دهد،
همان حال و هوای همیشگی را دارم با چشمانی ولگرد در حدقه، که به دنبال جواب صدها چرا می چرخد و از نبودن های گاه و بی گاه خیره می ماند.
کاغذپاره ها در قفسه سرم باد کرده. همه بدون اینکه بسته شوند، مچاله، بایگانی شدند.
آن ها تاریخ انقضایش را رد کرده اند اما....، هر شب برایم دوره می شوند، انگار قرار است برای آزمون ورودی آماده شوم!
این ملودی برایم آشناست...، خنده تاب خورده ای که هرگز صدایش به گوشم نرسید!!
خدای من، این نیمه شب ها تنها تو هستی و من و کاغذپاره هایم...
#ز جامئی
بازدید : 12
يکشنبه 12 بهمن 1398 زمان : 0:40